چرخهی عمر توسعه بازار
پیشتر درباره چرخهی عمر پذیرش فناوری نوشتهام (اینجا و اینجا) و به جرأت میگویم از مهمترین مفاهیم نوین کارآفرینی است و کسی که چرخهی عمرپذیرش فناوری را نمیشناسد تقریباً از استارتآپها و کارآفرینی مدرن هیچ نمیداند.
همین اهمیت باعث شد در این نوشته چرخهی عمر گسترش بازار را با جزییات بیشتر بررسی کنم.
در نوشتهی پیشین (اینجا) توضیح دادم که در شرایط کنونی و فشار بازار یکی از مهمترین چالشهای مدیران تصمیم گیری برای تمرکز روی یک گونه نوآوری از میان گونههای مختلف است.
راه مطمئنتر برای حل مساله تمرکز، فکر کردن به این است که گونههای مختلف نوآوری در جاهای مختلف از عمر یک بازار، امتیاز خود را دارند. بخش فناوری مواد کافی برای مطالعه مراحل آغازین توسعه بازار را فراهم کرده است، پیشتر یادآور شدهام که این مراحل چگونه می توانند از دریچه «چرخه عمر پذیرش فناوری » دیده شوند (سمت چپ شکل «چرخه عمر گسترش بازار» را ببینید). با آمیزش نمایش گرافیکی این چرخه با آنچه بعدا رخ میدهد، هنگامیکه بازارها بیشتر تثبیت شدند، میتوانیم توسعه بازار از آغاز تا پایان را نشان دهیم. چرخه عمر توسعه بازار مراحل زیر را شامل می شود (چهار مرحله نخست سازنده چرخه عمر پذیرش فناوری برای بازارهای نوظهور هستند):
بازار آغازین: هنگامیکه یک فناوری معرفی گردد، توجه پذیرندگان آغازین را جلب میکند. پذیرندگان آغازین شامل شیفتگانی هستند که این را فناوری را عالی میبینند یا بلندپروازانی که آنرا بالقوه توفنده میبینند. خریداران واقعبین کنجکاو هستند ولی هیچ تعهدی نمیدهند. رسانهها شیفته شدهاند و مقالههای پر آبوتابی مینویسند که در آنها این فناوری را پدیده بزرگ بعدی توصیف میکنند.
پرتگاه (شکاف): این فناوری در این میان گیر افتاده است. زیرا مدتی در بازارگاه بوده و تازگی خود را از دست داده است، بلندپروازان دیگر زیاد روی آن حساب نمیکنند. پذیرشش آنقدر گسترده نیست که واقعبینان را متقاعد کند که بااطمینان فناوری را بخرند. پذیرش متوقف میشود و معمول تنها راه تولیدکنندگان برای حرکت به جلو، یافتن بخشی از بازار است که دچار مشکلی ناخوشایند است و تنها راه حلش این فناوری است. در چنین بازاری «واقعبینان گرفتار»، تنها مشتریانی هستند که انگیزه دارند تا به فناوری نو کمک کنند تا از شکاف گذر کند. نمونه فناوریهای درون شکاف در حال حاضر شامل: نسل سوم بیسیم، رایانش درخواستی و باتری سوختی میشود.
بولینگ: فناوری توسط واقعبینان در یک بخش( یا بیشتر) از بازار پذیرفته میشود، این فناوری در آنجا راهکاری برای یک مشکل ناخوشایند بدست میدهد (هنگامیکه یک بخش فناوری را میپذیرد، بخشهای همجوار نیز پذیراتر میشوند همانند میلههای بولینگ) در هر بخش، فناوری هوادارانی وفادار به دست میآورد و شرکایی که بازاری نوظهور را میبینند. بیرون از این بخشها، فناوری هنوز هم کامل ناشناخته است.
گردباد: فناوری آزمون سودمند بودن را با موفقیت گذرانده است و حال استاندارد و ضرورتی برای بسیاری از کاربردها تلقی میشود. تمام واقعبینانی که در پذیرفتن درنگ میکردند، هماکنون به بازار هجوم میآورند تا مطمئن گردند که (از دیگران) عقب نمیافتند. مشتریان گونهگون از بسیاری زمینهها، برای نخستین بار فناوری را میخرند، درآمدها با نرخهای دو یا حتا سه رقمی رشد میکنند. رقابت بیامان است، سرمایهگذاران قیمت سهام هر شرکتی که بتواند با این دسته مشارکت کند را بالا میبرند.
راه اصلی(آغاز): اَبَر رشد فروکش کرده است، اما رشد به خوبی ادامه دارد. نخستین موج تثبیت باعث شکلگیری سلسله مراتب سهم بازار میشود که بعید است تا مدتها تغییر کند. حتا شرکتهای با سهم اندک از بازار معمولا خوب کار میکنند. مشتریان تمرکز کردهاند روی دیدن بهبود سامانمند ِ پیشنهاد قیمت و پاداش سهامی که با افزایش قیمت رخ میدهد.
راه اصلی (بلوغ): رشد ثابت شده و بینامسازی افزایش مییابد. موج دوم تثبیت پایین سلسله مراتب را سست میسازد، رهبران بازار هم به طور طبیعی و هم از طریق خریدوادغام به رشد بسیار میرسند. مشتریان اکنون این فناوری را بدیهی میپندارند و روزنامهها دیگر دربارهاش نمینویسند. از دیگر سو هیج فناوری قدیمی دیگر هم در افق نمایان نیست، بنابراین خطر (ریسک) بازار در پایینترین حد است.
راه اصلی (افول): فناوری کهنه شده، پیشتازان بازار به نیازهای مشتریان بیاعتنا هستند. مشتریان فعالانه به دنبال ایگزین هستند و این است که کارآفرینان را جذب میکند. نسل بعدی فناوریها در افق نمایان هستند، گرچه هیچکدام به گردباد نرسیدهاند. بازار پذیرای گونهای توفندگی است، چه از طریق فناوری قدیمی یا مدل کسب و کاری از ریشه نوآورانه.
گُسل و پایان عمر: کهنگی فناوری همچون زمینلرزه آشکار شده است و گسلی را بین آنچه شرکت میفروشد و آنچه که اکنون بازار طلب میکند را نمایان میسازد. نسل بعدی گردباد، پایههای فروشندگان قدیمی را ویران میسازد. برای شرکتهایی که فناوری کهنه تولید میکنند، هیچ راهی به پیش وجود ندارد، تنها پرسشی که باقی مانده است این است که مشتریان موجود، پیش از آنکه فناوری کامل از بین رود، چقدر پول برای آن خرج میکنند فروش قسطی یا با وام، سازوکاری جذاب میگردد برای تبدیل فرصت باقیمانده بازار به پول.
می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. برای دستیابی به همافزایی و اشتراک دیدگاهها میتوانید به صفحهی Facebook بلاگ (اینجا) بروید.