دیروز دیدگاههایم دربارهی شتابدهندهها در ایران، سمت و سوی و میزان سرمایهگذاری آنها، درصدی که مطالبه میکنند و ارزشی که ایجاد میکنند را در یک رشته توییت آوردم. آنها را اینجا هم منتقل میکنم:
– همینطور که بارها گفتهام، از بیش از ۶۰ شتابدهندهای که روی کاغذ لیست میشوند، تعداد کمی واقعا فعال هستند؛ و به نظر من شاید ۴-۵ تای آنها برای استارتاپ ها ارزش جدی ایجاد کنند.
– نخست در مورد دور (round) ای که شتابدهندهها، معمولا، سرمایهگذاری میکنند، دور Pre-Seed است، که هنوز هم بسیاری، بهاشتباه، با Seed، یکی میگیرند.
– مرحلهی Seed هنگامی است که استارتاپهای خارجشده از شتابدهنده، یا استارتاپهای هم تراز آنها، درآن سرمایه جذب میکنند (در Demo Day). گرچه بعضی شتابدهنده تلاش میکنند در دور Seed هم مبلغ دیگری را سرمایهگذاری کنند.
– در اسلایدهای «دورهای سرمایه پذیری / سرمایه گذاری در استارتاپهای در ایران» مراحل مختلف جذب سرمایه را به تفکیک شرح دادهام:
– در حال حاضر بیشتر شتابدهندهها حدود ۲۰-۳۰ میلیون تومان در ازای ۱۵ درصد سهام روی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند. به ازای هر استارتاپ همین مقدار یا بیشتر هم هزینههای ادارهی شتابدهنده، دورهها و … میشود.
– گرچه هزینههای سرمایه در ایران بالاست، یا اصطلاحا «پول گران است»، ولی به نظر میرسد که میزان ۲۰-۳۰ میلیون تومان دیگر پاسخگوی نیازهای استارتاپها در مرحلهی Pre-Seed نیست؛ به ویژه با گرانیهای چند وقت اخیر.
– فکر میکنم که شتابدهندهها باید میزان سرمایه گذاری در دور Pre-Seed را دستکم به ۵۰ میلیون تومان افزایش دهند، در برابر ۹-۱۰ درصد سهام؛ یعنی هم میزان سرمایه را افزایش دهند و هم سهم کمتری از استارتاپ ها مطالبه کنند.
– گذاشتن پول بیشتر در ازای سهم کمتر در شتابدهنده به این معنا خواهد بود که باید بتواند استارتاپهای بهتری جذب کند و برای آنها ارزش بیشتری ایجاد کند تا بازگشت سرمایهای متناسب با میزان جدید سرمایهگذاری داشته باشد.
– ارزش آفرینی برای استارتاپها در شتابدهده به ویژه در اکوسیستم بسیار نابالغ ایران، کار بسیار سختی است؛ پس از پول مهمترین المان یک شتابدهنده منتورها هستند و منتورهای خوب کمیاب.
– معمولا بهترین منتورها کسانی هستند که خود قبلا استارتاپی راهانداختهاند؛ در این مرحله، فرق چندانی هم نمیکند که موفق بودهاند یا شکست خوردهاند. به علت جوان بودن اکوسیستم تعداد منتورهای اینگونه، بسیار کم است.
– پدید آمدن منتورهای خوب به صورت ارگانیک در اکوسیستم، زمانبر است؛ چرا که نیاز به استارتاپهای موفق و شکستخوردهی بیشتری دارد. کارآفرینانی که از دل این استارتاپها بیرون میآیند احتمالا منتور های بهمراتب بهتری خواهند شد.
– البته روش دیگری هم برای رشد کیفی منتورها وجود دارد، گرچه به خوبی روش ارگانیک نیست، آن هم این است که افراد درجهی یک، در سطح جهانی، در حوزههای مختلف مورد نیاز استارتاپها را برای آموزش دادن به منتور های موجود بیاوریم.
– این کار هزینهبر است و معمولا یک شتابدهنده قادر به انجام این کار نیست. شاید نهادی مثل معاونت میتوانست به جای این همه ریخت و پاش و دادن پول مستقیم و ایجاد رانت، بخشی کوچکی از آن پول را صرف آموزش منتورها کند.
– پس از منتورها چیز دیگری که در شتابدهندهها ارزش ایجاد میکند، آموزشِ با کیفیت به استارتاپها است؛ متاسفانه بیشتر شتابدهندهها روی آموزشهای کوتاه و سرسری تمرکز میکنند به جای کارگاههای عمیقتر و طبیعتا طولانیتر.
– آموزش یکی از جاهایی است که شتابدهندهها در آن «صرفهجویی» میکنند! درحالی که آموزش خوب، نسبت به هزینههای دیگر شتابدهندهها عملا چیزی نمیشود. ولی هنوز نمیفهمم چرا اینجا صرفهجویی میکنند.
– پس از آموزش چیز دیگری که برای استارتاپ ها ارزش واقعی ایجاد میکند، کتاب خواندن است. شتابدهنده ها باید به کارآفرینان بگویند که دیوانه وار کتاب بخوانند. همینطور اینکه مطالب کتاب را به کسب و کار خود تعمیم بدهند نه اینکه عینا پیاده کنند.
– شاید این حرف عجیب باشد ولی باید به کارآفرینان بگویند که کتابها را بخرند نه اینکه دانلود کنند و به اشتراک بگذارند. این دانلود کردن و پول ندادن برای محتوا بهشدت به Mindset کارآفرینان در ایران ضربه زده است.
– پیشنهاد میکنم شتابدهندهها به عنوان بخشی از بودجه، به استارتاپها گیفت کارت آمازون بدهند تا نسخهی کیندل کتابها را بخرند و بخوانند. این خریدن خیلی خیلی مهم است و اثرش برای کارآفرینان فراتر از یادگیری است.
– چیز دیگری که اکنون به ذهنم میرسد، روش گزینش استارتاپها است، به نظرم این روش معیوب است و متناسب با وضعیت و بلوغ واقعی اکوسیستمهای استارتاپی ایران نیست.
– به نظرم شتابدهندههای که توانش را دارند، آسانگیرانه تر روی تعداد بیشتری استارتاپ سرمایهگذاری کنند و تلاش کنند تمرکزشان را روی ایجاد ارزش واقعی برای تعداد بیشتری استارتاپ بگذارند که البته در عمل کار آسانی نیست.
این رشته توییت هنوز پایان نیافته است و در نظر دارم به مرور چیزهای دیگری که به ذهنم میرسد را به آن اضافه کنم.