از ایده تا رشد: سه گام پیش روی استارتاپ (ویدیو)
در ویدیو زیر این سه مرحله را توضیح میدهم:
در ویدیو زیر این سه مرحله را توضیح میدهم:
دیروز، ۲۴ ام شهریور، همایش روز آزادی نرمافزار به همت بچههای خوب «گروه کاربران لینوکس اصفهان» برگزار شد. که الحق و الانصاف هم که خیلی زحمت کشیده بودند. همینجا از زحمتهای دوستان سپاسگزاری میکنم.
من هم یکی از ارایه دهندگان بودم. اسلایدهای ارایه من به نام «کسب و کار نرمافزارهای آزاد/بازمتن» ببینید:
دیگر اسلایدها را هم میتوانید اینجا دیده یا بارگیری کنید.
می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.
هر ساله در سومین شنبه از ماه سپتامبر (شهریورماه) دوستداران و علاقهمندان به نرمافزارهای آزاد در سرار جهان گرد هم میآيند تا «روز آزادی نرمافزار» را گرامی بدارند. این روز در سال گذشته در بیش از ۱۰۰ کشور و بیش از ۵۰۰ تیم مختلف گرامی داشته شد. در کشور ما نیز امسال همچون سالهای گذشته اعضای «گروه کاربران لینوکس اصفهان» در همایشی، برای پنجمین بار این روز را گرامی میدارند. هدف از این گردهمایی گسترش و ترویج نرمافزارهای آزاد/بازمتن است.
امسال این همایش در ۲۴ شهریورماه ۱۳۹۰ در کتابخانهی مرکزی شهرداری اصفهان توسط «گروه کاربران لینوکس اصفهان» با همکاری «سازمان فرهنگی تفریحی استان اصفهان» برگذار میشود. شرکت در این همایش برای همگان آزاد و رایگان است.
در این همایش بهراد اسلامیفر و سجاد بارودکو به ارائهی «نرم افزار آزاد به روایت تاریخ»، مجید سلامت به ارائهی «لینوکس همیشه، همه جا!»، محمد باقر ادیب بهروز با مقالهی «بومی سازی»، ناصر غانمزاده با «کسب و کار نرمافزارهای آزاد/بازمتن»، «زبان های برنامه نویسی و محیط های برنامه نویسی» با ارائهی مهرداد عباسی و در آخر ارائهی لینوکس توکار – (embedded linux) توسط هدایت وطنخواه اجرا خواهند شد.
جهت اطلاعات بیشتر و ثبتنام در این همایش به سایت https://isfahansfd.org مراجعه کنید.
پنج شنبه ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۰
سالن اجتماعات کتابخانه ی مرکزی شهرداری اصفهان
آدرس : اصفهان – خیابان باغ گلدسته – کتابخانه ی مرکزی شهرداری اصفهان
پیش از عید! دوشنبه روزی بود که کتاب روش کاربردی تحلیل نیازمندیهای نرمافزار، به رسم هدیه، رسید از دست محبوبی به دستم. کتاب را درجا به دست گرفتم. کتاب همانگونه که از نامش پیداست به شکلی کاربردی به تحلیل نیازمندیها پرداخته بود و آنچنان جالب و مفید بود که تصمیم گرفتم بررسی طولانی و مفصل بر کتاب بنویسیم.
متاسفانه درگیریهای روزمره امانم نداد و چند ماه از آن زمان گذشت. کتاب را چنان مفید دیدم که دور از انصاف دیدم درباره اش ننویسم؛ هرچند کوتاه.
پیش از آغاز سخن:
اگر دانشجو، برنامهنویس یا مدیر شرکتی نرمافزاری هستید ویا در زمینه نرمافزار فعالیتی دارید حتما کتاب را تهیه کنید. چرا که لازم است همیشه یک نسخه از کتاب دم دستتان باشد و البته روشن است که برای تحلیلگران سیستم از شام شب واجبتر است.
با وجود ظهور متدولوژیهای نو از جمله روشهای چابک (Agile) ، خود من بسیار دلبسته این روش هستم، بسیاری فکر میکنند که دیگر نیازی به نیازمندیهای نرمافزار نیست، که این کاملا نادرست است.
در هر زمینه و یا هر متدی که کار میکنید شناخت خوب از سازمان و سیستم بسیار یاریگر است و ضعف نبود این شناخت در بسیاری از نرمافزارها دیده شده و میشود و نتیجهای جز ساخته شدن نرمافزاری ضعیف و ناکارآمد ندارد.
از این نظر کتاب آگاهی بخش و دانش افزاست.
کتاب از دوازده فصل و یک پیوست (دو واژه نامه) در قالب شش بخش تشکیل شده است. متن نوشته از آن متنهایی که آدم را خسته نمیکند. در جایجای کتاب، همانگونه که از چنین کتابی انتظار میرود، تصویر، جدول و نمودارها جلوهنمایی میکنند.
جزییات بیشتر، فهرست فصلها و مقدمه را اینجا بخوانید. باز هم یادآوری میکنم اگر نرمافزاری هستید کتاب را بخوانید.
گاهی به خودم میگم به عنوان مشاور کارآفرینی درست دارم مشاوره میدم!؟
من بهشون میگم که چطور این کار رو درست انجام بدن. اما آیا این کار اصلا درسته. گروهی میگن این وظیفه مشاور نیست. نمیدونم.
گاهی، تو کلاسها، با پرسشهام تلاش میکنم به اونا تلنگر بزنم و به فکر وادارم که به پاسخ این پرسش برسن. اینکه چقدر موفقم نمیدونم.
همین.
گوگل، مایکروسافت، آیبیام، دل، اچپی، ادوبی و صدها شرکت کوچک و بزرگ خارجی شرکتهایی هستند که وقتی به مجلات، نشریهها، برنامهها و بلاگهای فارسی در حوزه فناوری اطلاعات نگاه میکنید، نام آنها را بسیار و فراگیر خواهید دید.
بیان نام آنها و بررسی محصولات و خدماتشان از دید این رسانهها اطلاع رسانی محسوب میشود؛ هم اینجا و هم در دیگر کشورها. تا اینجا که مساله اطلاعرسانی است همه چیز خوب است و ایرادی به آن وارد نیست.
ولی مسالهی اصلی این است که این قاعده برای شرکتهای وطنی برقرار نیست. به بیان دیگر، این کار برای شرکتهای خارجی «اطلاعرسانی» و برای شرکتهای ایرانی «تبلیغ» محسوب میشود.!!!!!!!!
برای نمونه اگر نام یک شرک خارجی در یک برنامه تلویزیونی گفته شود، اطلاعرسانی است ولی اگر نام یک شرکت یا محصول ایرانی گفته شود میشود «تبلیغات»!!!؟؟؟ و برای همین هم اصلاً گفته نمیشود و مساله دقیقا همین است.
البته شاید تک و توک بلاگها یا دیگر رسانههای فارسی را ببینید که چنین نیستند ولی در کل فضا همانی است که میدانید.
جالب این است که این مطلب در آن سو برای شرکتهای آن سویی اینگونه نیست یعنی شما بسیار بلاگ، برنامه و بهطور کلی رسانهی خارجی (فرضاً آمریکایی) میبینید که درباره شرکتهای آمریکایی و محصولات و خدمات آنها مینویسند و برنامه میسازند.
نمیدانم چرا و از کی اینجا اینگونه شده است که گفتن از شرکتی وطنی، تبلیغ محسوب می شود؛ همچنین نمیدانم برای بهبود یا اصلاح این روند چه باید کرد. ولی میدانم خارجیها به این میگویند روابط عمومی و اطلاعرسانی نه تبلیغ.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.
نخست تعریف رزومه یا آنگونه که در ویکیپدیای فارسی آمده کارنامک:
کارنامک یا رزومه به نوشتهای گفته میشود که پیشینه تحصیلی، مهارتی و شغلی و برخی جزئیات زندگی یک شخص در آن درج میشود تا شرکتها و کارفرماها بتوانند با مطالعهی آن در مورد استخدام یک شخص تصمیم بگیرند.
برای موفقیت در کاریابی، معمولاً تهیه یک رزومه مناسب اهمیت زیادی دارد. درستی نوشتاری و بیغلط بودن رزومه نیز از مسائل مهم تهیه یک رزومه دانسته میشود.
درآمد: مدتی است که چند دوستِ شرکتدار را در مصاحبه و گزینش نیرو ( برنامهنویس، برنامهساز و مهندس نرمافزار) یاری میکنم. از دیگر سو چندباری هم چند دوست نادیده رزومهی خود را برای بررسی یا بازبینی برایم فرستادهاند.
چیزی که در این مدت برایم جالب بوده است، این بوده که بدبختانه بسیاری از دوستان به ویژه دوستان تازهکار یا دانشجو نمیدانند که چگونه رزومه بنویسند و نیز اهمیت بسیارِ آنرا هنوز بهدرستی درنیافتهاند.
دقت کنید کسانی که نیرو بکار میگیرند تصمیم نخستین خود را بر اساس رزومه میگیرند. (البته بسیاری همه تصمیم خود را)
رزومهنویسی ترفندهایی دارد که من وارد آنها نیز نمیخواهم بشوم ولی انتظار دارم رزومهای که به دستم میرسد، دستکم دارای ساختار (ی نزدیک به استاندارد) باشد.
کوتاه سخن اینکه با اندک زمان و حوصلهای که داشتم یه نمونه قالب رزومه ساختم که دوستان میتوانند آن را از اینجا بارگیری کرده و بکار بگیرند. دوستانی هم که از ورد مایکروسافت استفاده میکنند میتوانند نسخه doc این نمونه رزومه را از اینجا بارگیری نمایند.
یادآوری: این قالب در اُپن آفیس ساخته شده است و نمیدانم که آیا در ورد مایکروسافت جواب میدهد یا خیر. دوستان لینوکس کار با آن آشنایی دارند، ولی اگر ویندوز کار هستید توصیه میکنم آنرا از اینجا بارگیری کرده و از آن لذت ببرید.
گوشزد ۰: بسیار روشن است که این رزومه باید پرگردد، به بیان دیگر باید چیزی داشته باشید که رزومه را با آن پر کنید. اگر تازه دانشآموخته شده و یا هنوز دانشجو هستید و به این رسیدهاید که مهارتها و دانشتان اندک است پیشنهاد میکنم این دو دیگر نوشته را نیز بهدقت بخوانید:
گوشزد ۱: روشن است که این یک نمونه است، پس خود میتوانید بخشهای را به آن افزوده یا از آن کم کنید.
گوشزد ۲: برای اینکه ببینید چه چیزهایی را خوب است در رزومه بنویسید یا داشته باشید، بهتر است این نمودار جالب و طنزآلود را نیز ببینید.
پ.ن ۰: پیشنهادهای شما را برای بهبود این قالب نمونه صمیمانه پذیرا هستم.
پ.ن۱: ناصر حاجلو هم در نوشته « راهنمای نگارش رزومه برای برنامه نویسان» چند نکته را برای نوشتن رزومه یادآورد شده است که پیشنهاد میکنم آن را نیز بخوانید.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید(فید چیست و نحوه استفاده از فید.) همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشتهها»ی من را اینجا ببینید.
درباره «رایانش ابری» یا آنچه گاهی ، به نادرست، «محاسبات ابری» نیز خوانده میشود، سخن زیاد گفته میشود. که البته همانگونه که درباره هر فناوری روز دیگری سخن گفته میشود چیزی طبیعی است.
اما در فارسی کمتر تعریف مناسبی از این فناوری دیده میشود. در ویکی پدیای فارسی زیر درآیند(مدخل) رایانش ابری نوشته است:
رایانش ابری (به انگلیسی: Cloud Computing ) به معنی توسعه و بهکارگیری فناوری کامپیوتر بر مبنای اینترنت است. این عبارت شیوههایی از محاسبات کامپیوتری در فضایی است که قابلیتھای مرتبط با فناوری اطلاعات به عنوان سرویس یا خدمات برای کاربر عرضه میشود و به او امکان میدھد به سرویسھای مبتنی بر فناوری در اینترنت دسترسی داشته باشد، بدون آنکه اطلاعات تخصصی در مورد این فناوریھا داشته باشد و یا بخواھد کنترل زیرساختھای فناوری که از آنھا پشتیبانی میکند را در دست بگیرد. سرویسهای رایانش ابری برنامههای کاربردی را به صورت برخط فراهم میکنند که قابل دسترسی با مرورگر وب هستند درحالیکه نرمافزار و داده روی سرورها ذخیره شدهاند. (بازیابی شده در ۲۱ تیرماه)
همین. که این البته تعریفی کمینه است و شاید کافی نباشد. در اینترنت تعریفهای مختلفی برای رایانش ابری وجود دارد ولی من یکی از بهترینهای آنها را تعریف «موسسه ملی استاندارد و فناوری» آمریکا (NIST) دیدم (اینجا)، که تلاش کردهام نسخه ۱.۴ آن را به فارسی برگردانم:
گوشزد ۱: رایانش ابری هنوز مفهومی در حال رشد و پرورش است. تعریف، موارد کاربرد، فناوریهای زیربنایی، مسایل و برتریهای آن در بحثهایی داغ توسط بخشهای خصوصی و عمومی بهبود داده خواهد شد. این تعریفها، خاصیتها و ویژگیها به مرور زمان رشد و تغییر خواهد کرد.
گوشزد ۲: صنعت رایانش ابری اکوسیستمی بزرگ از بسیاری مدلها، ارایهدهندگان و بازار را ارایه میکند. این تعریف تلاش میکند که تمام رویکرهای ابری مختلف را در بر بگیرد.
تعریف رایانش ابری:
رایانش ابری مدلی است برای داشتن دسترسی آسان و بنابهسفارشِ شبکه به مجموعهای از منابع رایانشی پیکربندیپذیر (مثل: شبکهها، سرورها، فضای ذخیرهسازی، برنامههای کاربردی و سرویسها) که بتوانند با کمترین کار و زحمت یا نیاز به دخالت فراهمکننده سرویس به سرعت فراهم شده یا آزاد (رها) گردند. این مدل ابری از در دسترس بودن پشتیبانی کرده و از پنج ویژگی اساسی، سه شکل ارایه و چهار شکل آمادهسازی ترکیب یافته است.
ویژگیهای اساسی:
سلفسرویس درخواستی (بنابهسفارش): مشتری میتواند یکسویه امکانات رایانشی همچون سرور و فضای ذخیرهسازی در شبکه را همینکه نیاز بود از هر فراهمکننده به صورتخودکار و بدون نیاز به دخالت انسان بدست آورد.
دسترسی فراگیر شبکه: امکانات روی شبکه در دسترس هستند و میتوان با سازوکارهایی استاندارد به آنها دست یافت، سازوکارهایی که استفاده شدن برای بسترهایی ناهمگون کلاینتهای ضعیف و قوی (مثل: گوشیهای موبایل، لپتاپها و PDAها) را پشتیبانی میکنند.
یککاسهسازی نابسته به مکانِ منابع: منابع رایانشیِ فراهم کننده یککاسه شدهاند تا با بکارگیری مدل چندمشتریه به همه مشتریان خدمترسانی کنند، این کار بوسیله منابع فیزیکی یا مجازی مختلف که به شکلی پویا و بنابهدرخواست مشتری واگذار و پسگرفته میشوند صورت میگیرد. مشتری معمولا کنترل یا دانشی درباره محل دقیق منابع فراهم شده ندارد ولی ممکن است در سطوح بالاتر انتزاعی بتواند محل را تعیین کند (مثل: کشور، استان یا مرکز داده). برای نمونه منابع شامل فضای ذخیرهسازی، توان پردازشی، حافظه، پهنای باند شبکه و ماشینهای مجازی میشود.
انعطافپذیری سریع (درجا): میتوان امکانات را به سرعت و انعطافپذیرانه بدست آورد تا به سرعت گسترش داده شده (از دید مقیاس) یا درجا آزاد شوند تا به سرعت به مقیاس کوچکتری دست یابند. از دید مشتری امکاناتی که برای بدست آمدن در دسترس هستند اغلب نامحدود به نظر میآیند و میتوانند به هر مقدار و در هر زمان خریداری شوند.
سرویسهای اندازهگیری شده: سیستمهای ابری منابع را خودکار کنترل و بهینه میکنند، این کار با بکارگیری توانایی اندازهگیری در سطحی از تجرید که مناسب گونهی آن سرویس(مثل: فضای ذخیرهسازی، توان پردازشی، پهنای باند و شمارِ کاربران فعال) است انجام میشود. میزان استفاده از منابع میتواند به شکلی شفاف هم برای مشتری و هم برای فراهمکننده زیر نظر گرفته، کنترل شده و گزارش داده شود.
گوشزد: نرمافزار ابری به خاطر سرویسگرا بودن و با تمرکز بر نابستگی مکانی، وابستگی پایین،پیمانهای بودن و کارکرد معنایی از تمام مزایای مفهوم ابری بهره میجوید.
شکلهای ارایه:
نرمافزار ابری به عنوان سرویس (SaaS). چیزی که برای مشتری فراهم شده است برنامه کاربردیِ فراهم کننده است که بر روی زیرساخت ابری، در حال اجراست و توسط دستگاههای کلاینت مختلف از طریق یک رابط برای کلاینت ضعیف همچون مرورگر وب (مثل: ایمیل وبی) در دسترس است. مشتری زیرساخت ابری، شبکه، سرورها، سیستمهای عامل، فضای ذخیره سازی زیرین یا حتا نرمافزار کاربردی را مدیریت یا کنترل نمیکند، البته به جز تنظیمات محدود پیکربندیهای برنامه در سطح کاربر.
بستر ابری به عنوان سرویس (PaaS). مشتری امکان دارد که برنامهکاربردی ساخته شده توسط خود را بر روی زیرساخت ابری قرار دهد. این برنامه با استفاده از زبانهای برنامهنویسی و ابزارهایی که توسط فراهمکننده پشتیبانی میشوند (مثل: جاوا، پایتون، داتنت) ساخته شده است. مشتری زیرساخت ابری، شبکه، سرورها یا فضای ذخیرهسازی زیرین را مدیریت یا کنترل نمیکند اما بر روی برنامه کاربردی قرارداده شده و احتمالا پیکربندی محیط میزبانی (هاست) برنامه کنترل دارد.
زیرساخت ابری به عنوان سرویس (IaaS). امکانی که برای مشتری فراهم آوری شده توان پردازشی، فضای ذخیرسازی، شبکهها و دیگر منابع پایهای رایانشی است به گونهای که مشتری میتواند نرمافزار دلخواه خود که میتواند شامل سیستمهای عامل و برنامههای کاربردی باشد را قرار داده و اجرا کند. مشتری زیرساخت ابری زیرین را مدیریت یا کنترل نمیکند ولی بر روی سیستمهای عامل، فضای ذخیرهسازی، برنامههای قرارداده شده و احتمالا گزینش اجزا شبکهبندی (مثل: دیوارههای آتش، همسنگ(متعادل) کننده بار) کنترل دارد.
شکلهای آمادهسازی:
ابر خصوصی (Private cloud). زیرساخت ابری تنها برای یک سازمان کار میکند و ممکن است توسط خود سازمان یا شرکتی دیگر مدیریت شود، نیز میتواند درون یا بیرون سازمان جای بگیرد.
ابر گروهی (Community cloud). زیرساخت ابری بین چند سازمان به اشتراک گذاشته شده و یک گروه مشخص که وظیفهایی مشترک (مثل: ماموریت، نیازهای امنیتی، سیاستگذاری و ملاحضات قانونی) دارند را پشتیبانی میکند. این ابر میتواند توسط این سازمانها یا یک شرکت دیگر مدیریت شود، همچنین میتواند درون یا بیرون سازمان جای بگیرد.
ابر عمومی (Public cloud). زیرساخت ابری برای عموم یا برای دسته بزرگی از مشتریان در دسترس است و مالک آن سازمانی است که این خدمات ابری را میفروشد.
ابر آمیخته (Hybrid cloud). زیرساخت ابری آمیزهای است از دو یا بیشتر ابر (خصوصی، گروهی یا عمومی) که هر کدام ویژگیهای یکتای خود را نگه میدارند ولی بوسیلهی فناوریهای استاندارد شده یا انحصاری که دادهها و برنامههای کاربردی را جابجاپذیر (پرتابل) میکند به یکدیگر وصل شدهاند.
توجه: اسلایدهای معرفی رایانش ابری و دیگر اسلایدها را میتوانید اینجا ببینید.
پ.ن ۰: نسخه ۱۵ این تعریف بیرون آمده که در بخش مقالات سایت شرکت اپاتان رایانش بهصورت PDF و خواناتر در دسترس است.
پ.ن ۱: کسی میداند برگردان مناسب برای Utility Computing چیست؟ مفهوم را میدانم برابر خوب نمییابم.
پ.ن۲: یک بنده خدایی بر اسای این تعریف و برای فهم بهتر چارتی طراحی کرده است (اینجا) که من با اجازه وی آن را به فارسی برگرداندهام:
برای دیدن تصویر بزرگتر بر روی این تصویر کلیک کنید.
می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. برای دستیابی به همافزایی و اشتراک دیدگاهها میتوانید به صفحهی Facebook بلاگ (اینجا) بروید.
در نوشته پیشین دربارهی نقش هیات مدیره نوشتم، در این نوشته درباره ساختار و چگونگی آن مینویسم.
گوشزد: پیش از ادامه سخن نکتهای را یادآور میشوم و آن اینکه در دیگر جاها درباره گزینش مدیرعامل دو گونه رفتار میشود، در گونه نخست موسس یا یکی از موسسان مدیرعامل میشود، در گونه دوم هیات مدیره مدیرعاملی از بیرون شرکت میآورد. گونه دوم در اینجا جا افتاده نیست، چون هم چنین افرادی را کم داریم (درستتر: نداریم) که بیایند و مدیرعامل شرکت بشوند و نیز خود ما نمیتوانیم بپذیریم کسی از بیرون شرکت بیاید و مدیریت شرکت «ما» را بر عهده بگیرد. شاید خود من هم هنوز آمادگی چنین کاری را نداشته باشم.
شمار:
شمار اعضای هیاتمدیره میتواند ۳، ۵ یا ۷ نفر باشد. هیات مدیره بیش از ۷ نفر معمولا کارایی خود را از دست میدهد. از دید خود من ۵ مناسبتر است، حتا در تیمهای برنامهنویسی هم معمولا ۵ عدد بهینه است.
هیات مدیره باید آمیزهای از این افراد باشد:
سرمایهگذار: میدانم که ما اینجا سرمایهگذار نداریم (اینجا را ببینید) به هر حال امیدوارم که وضعیت بهتر شود و سرمایهگذاران بیشتر. ولی اگر آنقدر خوششانس هستید که همین حالا هم سرمایهگذار دارید حتما باید در هیات مدیره باشد. اگر بیش از یک سرمایهگذار دارید یکی از آنها به نمایندگی در هیات مدیره باشد.
مشتری: لازم نیست که به راستی مشتری شما باشد ولی شما به کسی نیاز دارید که مسایل را از چشم و زاویه دید مشتری ببیند و از دیدمشتری به روند و راهبردهای شرکت نگاه کند.
مدیرعامل کهنهکار: کسی است که پیشتر مدیرعامل موفق یک شرکت مشابه بوده باشد. او از دید مدیرعامل جدید مهمترین عضو هیاتمدیره است و کسی است که باید رییس هیات مدیره باشد. اوست که به هیات مدیره میگوید که مدیرعامل چه مهارتهایی را باید فرابگیرد.
چند نکته:
یک جلسه نمونه:
جلسههای هیات مدیره هدفهای کاملا مشخصی دارند. یکی از مهمترین عناصر یک چنین نشستی این است که بخشهایی بسته در آغاز و پایان دارد که در آن اعضا با هم رکوراست ،و بیپروا سخن میگویند.
باز هم میگویم شاید هنوز پذیرفتن چنین جلسههایی برای ما کمی سخت باشد ولی باید کمکم به سوی هیاتمدیرههایی هدفمند و با کارایی بالا برویم. هیات مدیرهها باید نقش راستین خود را در شرکتها پیدا کنند.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید(فید چیست و نحوه استفاده از فید.) همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشتهها»ی من را اینجا ببینید.
این نوشته دو بخش دارد، در بخش نخست پس از درآمد به نقش هیات مدیره میپردازم و در بخش دوم، در پستی دیگر، درباره چگونگی ساختار هیات مدیره خواهم نوشت. برای این نوشته از چند منبع بهره گرفتهام به ویژه این دو نوشته که گاهی کار به ترجمه بخشی از آنها کشیده است.
Keene, Christopher. How to build a board
Wilson, Fred. How To Build A Good Board
درآمد
یکی از مهمترین هزینههای هر شرکت نوپا هزینه نداشتن راهبرد یا آزمون و خطا در برگزیدن راهبردهای مناسب است. بیشتر شرکتها این هزینهها را نمیبینند و نقطه ضعف شرکتها هم همین است. در دیگر جاها شرکتهای نوپا برای پرهیز از افتادن در چنین دامی هیات مدیرهای قوی میسازند تا در انتخاب و پیگیری راهبرد مناسب آنها را یاری کند. ولی:
بیشتر ما همین کار را کرده و میکنیم. هنگام ثبت شرکت سهامداران را، صوری، از میان خانواده، دوستان و آشنایان بر میگزینیم و پس ازآن نیز همانها، فرمالیته، هیات مدیره ما را شکل میدهند و تصمیم گیرنده اصلی و نهایی خودمان هستیم. البته گاهی این خودمان به دو نفر هم میرسد.
در اندک موردهایی هم که هیات مدیره تشکیل داده میشود این کار به درستی صورت نمیگیرد. برای نمونه گاهی افرادی را تنها به خاطر نام، سمت یا جایگاهشان به هیات مدیره میآوریم یا گاهی هیات مدیره به جای انجام کار خود در کار مدیر عامل دخالت میکند. البته در اینجا گونههای نادرست دیگری هم از هیات مدیره داریم که نمیخواهم در این نوشته درباره آنها بگویم. دلیلش هم روشن است نقش درست و راستین هیات مدیره هنوز برای بسیاری از ما و شرکتها روشن نیست.
هیاتمدیره (Board of Directors) یکی از مهمترین ستونهای هر شرکتی است، به ویژه شرکتهای نوپا و میتواند نقش بسیار مهمی در اداره بهتر شرکت داشته باشد. اما نقش آن چیست و چگونه هیات مدیرهای کارا و اثربخش داشته باشیم:
نقش هیات مدیره
کار مدیرعامل خلق یک راهبرد (استراتژی) برای بیشینه کردن ارزش شرکت و مدیریت اجرای این راهبرد است.
کار هیاتمدیره کمک به موفقیت مدیرعامل در خلق و اجرای راهبرد است.
هیاتمدیره به سه روش این کار را انجام میدهد:
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید(فید چیست و نحوه استفاده از فید.) همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشتهها»ی من را اینجا ببینید.